بچه که بودم یک بار دوستم که همسایه مون بود بهم پول داد که از مدرسه مون براش لواشک بخرم،آخه لواشکهایی که مدرسه ما می فروختن خیلی خوشمزه بود،وای الانم که گفتم دهنم آب افتاد،هیچی دیگه آقا من برای دوستم لواشک خریدم ولی وقتی از سرویس مدرسه پیاده شدم انقد لواشکه وسوسه ام کرد که همشو خوردم و هیچی به دوستم نرسید و من تا یک هفته قسطی پول دوستمو بهش پس می دادم... آی اَمان از لواشک ترش...